ششتمد/شامگاه 10مرداد97، همایش بزرگداشت ابوالحسن علی بن زید بیهقی،
خیرمقدم محمود باعثی؛ شهردار ششتمد،
همراه با سخنرانی علیرضا حمیدیان، سلمان ساکت و مهدی یاقوتیان و هنرنمایی هنرمندان
سیّد رئیس عزّالدّین ابویعلی زید فریومدی
« فرومد » اکنون در تقسیماتِ کشوری ، جزوِ استانِ سمنان است ولی به استنادِ کتابِ « تاریخِ بیهق » ، « فَریومَد از تومان / نواحی بیهق بوده است . » به گونه ای که بعضاً دانشمندانِ « فریومدی » مشهور به « بیهقی » یا « سبزواری » هستند .
فرهنگِ مردمِ فریومد / فرومد هم با فرهنگِ مردمِ روستاهای سبزوار شبیه تر و ارتباطِ مردم جز در کارهای اداری با سبزوار بیشتر است . قبل از آنکه فرومد سرویسِ مسافربری برای شاهرود و تهران داشته باشد ، سرویسِ مسافربری برای سبزوار داشته و هر روز جمعی از مردمِ روستا برای کارهای روزمره با اتوبوس یا مینی بوس یا وسایلِ شخصی به سبزوار می روند . گفتنی است که مردمانِ مَنیدر و فیروزآباد و شفیع آباد و ... هم برای رفتن به سبزوار از فرومد می گذرند . می توان گفت : همه فرومدیها چند بار به سبزوار رفته اند یا از سبزوار گذشته اند ، اینکه یک فرومدی در طولِ عُمرِ چندین ساله خود به سبزوار نرفته باشد جزو نوادر و استثناهاست !
« دکتر علی شریعتی » در باره « بیهق و منارِ آن » نوشته است :
خسروگرد
« بیهق » ، شهری است که اکنون « سبزوار » جای آن را گرفته و در چند کیلومتری مغربِ سبزوار قرار داشته است . « بیهق » را صاحبِ کتابِ « تاریخ بیهق » ساخته بهمن بن اسفندیار می داند و پیش از قرنِ هفتم ، مرکزِ ولایتِ بیهق بوده و سبزوار قصبه کوچکی بوده است در مشرقِ آن . از این شهر امروزه تنها مناره ای بر جا مانده است و چون مردم ، دیگر بیهق را فراموش کرده اند ، آن را به نام نزدیک ترین دهی که در آنجاست مَنارِ خسروگِرد می نامند . منارِ خسروگِرد سی متر ارتفاع دارد و سکّوی پای منار ، مکعبی است که هر ضلعش پنج متر است . پیرامونِ منار در دو جا کتیبه ای به خطّ کوفی دارد و چُنین می نماید که متعلّق به مسجدی بوده است . ناصرالدّین شاه در بازگشت از خراسان دستور داده است آن را مرمّت کنند .
هِرتسفِلد مُستَشرِقِ آلمانی می گوید : « این مناره در 505 هجری یعنی در اَواخرِ دورانی که خسروگِرد مرکز و پایتختِ بیهق بوده است به توسّط یکی از اُمراء سلطان سَنجرِ سلجوقی ساخته شده و احتمال می رود که متعلّق به مسجد یا مدرسه بوده است . »
منارِ خسروگرد یکی از زیباترین مناره های ایران است . کتیبه منار را خانیکف [ روسی ] در سال 1858 توانسته است بهتر بخواند . عبارتِ کتیبه این است « به پایان رسید در سال 505 هجری » و این زمانی است که سلطان سنجر فرمانروای خراسان بود .
[ مجموعه آثار 36 ( آثار جوانی ) ، دکتر علی شریعتی ، بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی با همکاری انتشارات چاپخش ، چاپ اوّل ، 1385 ، صص 368 ـ 369 ] ، [ راهنمای خراسان ، دکتر علی شریعتی ، انتشارات الفبا ، چاپ دوم ، زمستان 1362 ، صص 163 ـ 164 ]
برای اطّلاع بیشتر اینجا را کلیک کنید . میل خسروگرد سبزوار
در ضلعِ شمالِ شرقی آن مَنار با فاصله نزدیکی ، آرامگاهی است که آن هم مربوط به قرنِ ششم است .
آیا «فرومدیها» می دانند در آنجا چه کسانی مدفونند ؟
سیّد رئیس عزّالدّین ابویعلی زید فریومدی
« ابویعلی زید » حدوداً 8 سال زودتر از پدرش « فخرالدّین ابوالقاسم فریومدی » وفات یافته است . و نام و کُنیه اش مشابه نام و کُنیه پدر بزرگش که از « فریومد » به « اصفهان » رفته و در آنجا وفات یافته می باشد .
در تاریخِ بیهق دو گزارش درباره درگذشتِ « عزّالدّین ابویعلى زید » آمده است :
یکم : در بروغن ، روز شنبه 11شعبان سال 514وفات یافته است . [ تاریخ بیهق ، ص 60 ]
آرامگاه منسوب به سیّد اجلّ عزّالدّین ابویعلی زیدـ بروغن
دوم : در خسروجرد ، در جوار آرامگاه شهید سیّد حسین بن محمّد دفن شده است . [ تاریخ بیهق ، ص 284 ـ 285 ]
ذکر ساداتى که در خسروجرد ... مدفونند .
1 ـ شهید سیّد حسین بن محمّد
2 ـ سیّد ابراهیم بن عبیداللّه بن ابراهیم
3 ـ سیّد حسین بن على بن محمّد ( برادر سیّد اجلّ رکن الدّین ابومنصور )
4 ـ سیّد اجلّ عزّالدّین زید بن السّیّد الاجلّ الزّاهد فخرالدّین ابى القاسم على بن ابى یعلى زید
[ تاریخ بیهق ، ص 284 ـ 285 ]
آرامگاه سادات خسروگرد / خسروجرد
طبقِ گزارش ابوالحسن علیّ بن زید بیهقی ( ابن فُندُق ) ؛ « سیّد رئیس عزّالدّین ابویعلی زید فریومدی » در « بروغن » وفات یافته و در « خسروگرد » دفن شده است .
( واقعه )
غارت کردنِ قصبه و تخریبِ شاه دیوارِ قصبه [ سبزوار ] به فرمانِ مَلِک عضدالدّین ارسلان ارغو بن آلب ارسلان فى محرم سنة تسعین و اربعمائة .
و سبب این ، آن بود که « سیّد اجلّ زاهد فخرالدّین ابوالقاسم الفریومدى » از « قصبه » برفت تا به « فریومد » رود ، نمازِ خُفتن به « خسروجرد » رسید ، جوانى چند مست بر راه نشسته بودند ، حاجِب خواست که ایشان را چون به خَمر خوردن مشغول بودند از راه برانگیزد ، برنخاستند و خصومت کردند و سنک در « فخرالدّین » انداختند .
دیگر روز « فخرالدّین » با « قصبه » آمد ، پسرش « سیّد رئیس عزّالدّین زید » و دیگر سادات حشر برگرفتند و به « خسروجرد » رفتند و جنگ کردند ، و دروازه خسروجرد بسوختند و یک محلّه غارت کردند ، پس مَلِک ارغو از جهت تأدیب را بیامد و یک محلّه سبزوار [ را ] غارت کرد ، و شاه دیوار و قلعه خراب کرد ، جنک خسروجرد بود فى شهور سنة ثمان و ثمانین و اربعمائة [ سال 488 ] .
[ ابوالحسن علیّ بن زید بیهقی ( ابن فُندُق ) ، تاریخ بیهق ، کتابفروشی فروغی/ چاپخانه اسلامیّه ، چاپ دوم ، ص 269 ]
رئیس ؛ سرور و سالار و رهبر ، کدخدای ده ، در دوره سلجوقیان یکی از مقاماتِ بالا محسوب می شده است . رئیس در واقع رابطی بین دولت و مردم به شمار می رفته و یکی از افراد متنفّذ محلّی بوده است .
[ قیام شیعی سربداران ، یعقوب آژند ، نشر گُستره ، چاپ اوّل ، 1363 ، ص 259 ]
برای تهیّه عکس دو بار سفر به بروغن انجام شد . در تاریخ 20 / 8 / 1390 که یک کلیددار ضریح در حجّ بود ، و در تاریخ 14 / 9 / 1390 که یک کلیددار برای تعزیه به روستای اطراف رفته بود . ( ضریح دو قفل داشت و در دست دو نفر بود که سوء تفاهمی پیش نیاید . ) « خطّه فریومد / فرومد » سپاسگزار بروغنی های بزرگواری است که هم نهایت همکاری را نمودند و هم عکس گرفتن از سنگ قبر را به عهده گرفته و از طریق صندوق الکترونیکی فرستادند .
خواجه جلال الدّین ابویزید واقف خانقاه فریومد است طبقِ متن واقفنامه او از شیعیان علی امیرالمؤمنین است و بر همۀ مذاهب اسلامی شفقت داشته است .
در « ذیلِ مجمع الأنساب » تحتِ عنوانِ « ذکر وزرای خراسان و اَعقابِ ایشان » آمده است : « و خواجه جلال الدّین بایزید برادر خواجه علاءالدّین هندو به وقتِ توجّه به خـراسـان در سمنـان وفات یافت . » ( مجمع الأنساب شبانکاره ای / 2 ، ص 326 ) مرادِ نویسنده از این واقعه ، عزیمتِ سپاهیان طغاتیمور به خراسان در 737 پس از شکست وی در برابر شیخ حسن بزرگ در تبریز است ( همان ، 309 ) بنا بر این ، جلال الدّین ابویزید باید در سال 737 از دنیا رفته باشد . ( مطالعاتِ اسلامی ، شمارۀ 68 ، ص 163 ـ 179 )
مدّتها بود پیگیر بودم ببینم آیا در سمنان مزار یا آرامگاهی به نامِ ایشان هست یا نه ؟ تا اینکه مزار سیّد جلال را پیدا کردم که شجره نامه اش معلوم نیست یحتمل که این آرامگاه مربوط به ایشان باشد .
فریومد و اصفهان مثلِ یاقوت و مرجان
آقای دکتر عبدالرّحیم قنوات استادِ تاریخ دانشکدۀ الهیّات دانشگاه فردوسی مشهد در وبلاگِ خود به نام « ماهروز » وبلاگِ « خطّۀ فریومد / فرومد » به مدیریّت مهدی یاقوتیان و وبلاگِ « تاریخِ مردمِ اصفهان » به مدیریّت دکتر عبدالمهدی رجایی را موردِ تحسین قرار داده و از نظم و دقّت و پُشتکارِ و کار محقّقانۀ مدیرانِ این دو وبلاگ ستایش کرده و آنها را سپاس گفته است . دکتر قنوات تا کنون چند بار این کار را کرده و یک مطلب هم در موردِ درختِ سرو فریومد نوشته است . دکتر قنوات تاریخ می خواند ، تاریخ می داند و کار سختِ تحقیق و پژوهش را می فهمد برای همین گاه گاهی خدا قُوّتی می گوید . مثلِ بعضی از فرومدیها نیست که از این کار بُخل می ورزند ، یا ... وبلاگ را نگاه می کنند ، مطلبی یا عکسی را برای خودشان بر می دارند ، سپاسگزاری که نمی کنند هیچ ، آن مطلب را وقتی در وبلاگ یا تلگرام یا ... درج می کنند به نامِ خودشان درج می کنند ! من هم از ایشان سپاسگزارم که با این کارش فرقِ گذاشته است بینِ یاقوت و سنگِ خاره ! و باز می شناسد یاقوت را از خَزَف !
مدّتهاست دوست داشتم در بارۀ قرابتِ فریومد و اصفهان مطلبی بنویسم و آن را گذاشته بودم برای وقتی که از نزدیک « بُقعۀ شاه زید اصفهان » را ببینم . کنار هم قرار گرفتن دو وبلاگ « خطّۀ فریومد و تاریخِ مردمِ اصفهان » در « ماهروز » مرا بر آن داشت تا در خیالِ خود همگام با ابویعلی زید از فریومد تا اصفهان بروم .
سیّد اجلّ ابویعلی زید
السّیّد الرئیس الأجلّ ابویعلى زید بن السّیّد العالم على بن محمّد بن یحیى العلوى الحسینى الزبارة الفریومدى
از خاندانِ نقابت و بزرگى بوده است ، و مَفاخرِ او و آباى او در کتابِ لُباب الانساب بیاورده ام و او سیّدى مُتنعّم و مُتجمّل بوده است و با مُرُوّتِ تمام و مَسکنِ او دیه فریومد بوده است و او را در آن حدود اَملاکِ بسیار بوده است و او روایتِِ احادیث از سیّد ابومنصور ظفر کند و حاکم ابوالقاسم جنکانى خدا که مُحَدّثِ خراسان بود به دیه فریومد انتقال کرد و نیشابور را وداع کرد و از این سیّد احادیث سَماع کرد . و از مَسموعاتِ این سیّد است بدان روایت که سیّد ابومنصور روایت کند ... از رسول صلّى اللّه علیه انّه قال :
مَن سَمِعَ مِنّا حَدیثاً فَبَلَّغَهُ کَما سَمِعَهُ فَاِنَّهُ رُبَّ مُبَلِّغٍ اَوعَى مِن سامِعٍ .
و چُنین روایت کنند که چون فرزندِ او سیّد اجلّ فخرالدّین ابوالقاسم على از قرارِ مَکین به عالَمِ تکوین آمد او به دیه فیروزآباد بود ـ روى به حضرتِ عراق داشت به اصفهان ـ و عُمرِ او به مُعتَرک المَنایا رسیده بوده ، چون بشارتِ این مولود به سَمعِ او رسانیدند ساعتى تفکّر کرد ، پس از فوارّۀ دیده اشک بر رُخسار راند و گفت : دیروز که من به فرزند حاجتمند بودم حقّ تعالى تقدیر نکرد و فردا که این طفل به پدر حاجتمند بُوَد من نباشم ، و الفال على ما جرى ، در این سفر در اصفهان دنیا را وداع کرد و به رحمتِ حقّ تعالى پیوست فى شهور سنة سبع و اربعین و اربعمائه [ سال 447 ] .
[ تاریخ بیهق ، ص 186 ـ 187 ]
و أبویعلى زید بن علی بن محمّد بن یحیى بن محمّد بن أحمد بن محمّد بن عبد الله زبارة حدث عن السّیّد الأجلّ أبی منصور ، فکان یسکن قریة فریومد و لَه أمالی حسنة و روایات صحیحة .
قال الحاکم أبوالقاسم الحسکانی : أنه أقمت عنده بفریومد مدّة و قرأت علیه .
[ لباب الأنساب والألقاب والأعقاب ، 1 / 50 ، أبوالحسن ظهیرالدّین علی بن زید البیهقی ، الشهیر بابن فندمه ]
« اَمالی ؛ مجموعۀ حدیثی است که شیخ حدیث ( استاد ) در مجالسِ متعدّد آن را املاء فرموده باشد ... و از این رو آن را مجالس نیز نامند . امالی از نظرِ قوّتِ اعتبار و دوری از احتمالِ سهو و نسیان نظیرِ اصل است ... . »
[ تاریخ حدیث ، کاظم مدیر شانه چی ، سمت ، چاپ اوّل ، پاییز 1377 ، ص 188 ]
در فاصلۀ نیم کیلومتری جنوبِ گُنبدِ سلطانیّه ، مقبرۀ معروف به چلبی اوغلو و خانقاه قرار دارد .
[ مجموعه آثار 36 / آثار جوانی ، دکتر علی شریعتی ، بنیاد فرهنگی
دکتر علی شریعتی با همکاری انتشارات چاپخش ، چاپ اوّل ، 1385 ، صص 401 ـ 402
]
در تاریخِ بیهق دو گزارش درباره درگذشتِ « عزّالدّین ابویعلى زید » آمده است :
یکم : در بروغن ، روز شنبه 11شعبان سال 514 وفات یافته است . [ تاریخ بیهق ، ص 60 ]
دوم :در خسروجرد ، در جوارِ آرامگاه شهید سیّد حسین بن محمّد دفن شده است .
[ تاریخ بیهق ، ص 284 ـ 285 ]
ذکر ساداتى که در خسروجرد ... مدفونند .
1 ـ شهید سیّد حسین بن محمّد
2 ـ سیّد ابراهیم بن عبیداللّه بن ابراهیم
3 ـ سیّد حسین بن على بن محمّد ( برادر سیّد اجلّ رکن الدّین ابومنصور )
4 ـ سیّد اجلّ عزّالدّین زید بن السّیّد الاجلّ الزّاهد فخرالدّین ابى القاسم على بن ابى یعلى زید
[ تاریخ بیهق ، ص 284 ـ 285 ]