قسمتی از شبیه فرومد در روز عاشورا حکایتِ سلطان قیس است که در هندوستان و به هنگامِ شکار موردِ هجومِ شیری قرار می گیرد و چون این فردِ نصرانی امام حسین علیه السّلام را به اِمداد می طلبد آن حضرت در بحبوحۀ جنگ با اشقیا ، موقّتا از نبرد دست بر می دارد و وی را از گَزندِ شیر نجات می دهد و در ادامه فردِ مزبور اسلام می آورد . این ماجرا جزو اکاذیب است .
نقد داستان قیس هندی و شیر در روز عاشورا
سیّد ... گفت : « آقای نجف آبادی ! روزی پای منبرِ شما بودم و شنیدم که می فرمودید : روزِ عاشورا در حینی که حضرتِ حسین علیه السّلام در مقابلِ لشکرِ کوفه قرار داشت ، رفته است به هند و قیسِ هندی را از چنگالِ شیر نجات داده است ... .
... این خبر به هیچ وجه مطابق با موازینِ عقلی نیست ؛ زیرا
اوّلا ؛ در تاریخِ هند پادشاهی به اسمِ قیس که از اسماء عربی است و تا آن تاریخ هندیها ابداً اسمِ عربی انتخاب نمی کردند دیده نمی شود .
ثانیاً ؛ فاصلۀ مابینِ کربلا و هندوستان به درجه ای زیاد است که رفتن و بر گشتن و با شیر صحبت کردن و به شیر گفتن حمله به قیسِ هندی نکند ، به درجه ای زمان لازم دارد که فقط حضرتِ حسین اگر سرعت سیرِ نور را داشت ، می توانست این کار را بکند .
ثالثاً ؛ چه دلیلی داشت که حضرتِ حسین مبادرت به این اقدام بکند ، اگر مسئلۀ توسّل بود که توسّل به خدا ترجیح داشت همچو اثری داشته باشد . وانگهی رفتن لازم نبود ، کسی که می تواند در هفت هشت ثانیه چند هزار فرسنگ را بپیماید ، بهتر آن بود که قُوّه ای به قیس بدهد که شیر را بکُشد و یا به قولِ درویشِ ما ، به دلِ شیر بَرات کند که از پاره کردنِ قیسِ هندی صرفِ نظر کند .
رابعاً ؛ وقتی شیر به انسان حمله می کند آنقدر تأمّل و تأنّی نمی کند که قیس شاه متوسّل شود و امام حسین در آن میانه به کمکِ وی برسد .
خامساً ؛ اگر حضرتِ حسین این گونه معجزات داشت چرا با یک معجزه تمامِ اهالی کوفه را به ایمان و راهِ راست هدایت نکرد تا چُنان فجایعی رُخ ندهد . ... اگر مابین یک خبر و موازینِ عقلی تناقض پیدا شد ، البتّه ترجیح دارد که به عقل متّکی شویم . »
تخت فولاد ، ( آیت الله سیّد محمّدباقر دُرچه ای ) ، انتشارات امید فردا ، چاپ اوّل ، 1382 ، ص 61 و 62
این ، علامتِ جامعۀ مُرده است . دروغ را می پذیرد امّا راست را هرگز حاضر نیست بپذیرد !
مجموعه آثار شهید مطهری ، ج25 ، ص 432