ساعتِ قدیم یا ساعتِ جدید ؟
مردم تلاش می کنند برای پیشرفت ، خود را با زمانه وفق دهند . به قانون آشنا شوند ، حقوق خود را بدانند ، برنامه داشته باشند . آگاهی خود را افزایش دهند . از تکنولوژی استفاده کنند و ...
از وقتی پدرم مرحوم شد و بحثِ آبیاری و کارهای باغ بر عهدۀ من قرار گرفت گاهی مسائلی فکر مرا درگیر می کند . مسائلی که کشاورزان را آزار می دهد و گویا راه برون رفتی از آن ندارند !
آب هدر می رود ، زمان از دست می رود ، برنامۀ مکتوب و منسجمِ آبیاری در کار نیست ، دریافتِ هزینه ها شفّاف نیست ، ... .
در مقابلِ هر نوآوری مخالفت می شود مثلاً نمی خواهند برنامۀ آبیاری مکتوب شود ؟! با اینکه مکتوب شدن برنامۀ آبیاری موجبِ شفّافیت می شود ؛ یکسری آبهای گُمشده پیدا می شود ، آبهای وقفی مشخّص می شود ، در برنامۀ آبیاری کمتر اختلال به وجود می آید .
اگر سودِ بعضی در « بی برنامه بودن » نبود تا بتوانند از این آبِ گِل آلود ماهی بگیرند تا به حال این اوضاع به سامان می شد . شنیده شده بعضی افراد هیچ گاه سهمِ آبیاری خود را پرداخت نکرده اند ، مسلّماً اگر برنامه و حساب و کتابی باشد ، جلو سوء استفادۀ آنها گرفته می شود .
شما به یک موضوع کوچک در آبیاری دقّت کنید . ساعتِ رسمی کشور ، هر سال در اوّل فروردین ماه یک ساعت به جلو بُرده می شود و در اوّل مهر ماه دوباره به جای قبلی خود بر می گردد .
به مدار افتادنِ آب هم معمولاً همان اوّل فروردین است گاهی یک هفته جلوتر و گاهی چهاردهم فروردین . به اصطلاح آب در این ایّام خیلی قُرب و منزلتی ندارد چون بارندگی است و زمینها نیازِ مُبرَم به آب ندارند ، اوجِ نیازمندی زمینها به آب در ماههای خُرداد و تیر و مرداد است .
پس عملاً وقتی آب به مدار می آید ساعتها تغییر کرده و می توان با همین ساعتِ رسمی کشور برنامۀ آبیاری را تنظیم کرد . حتّی اگر از نیمۀ اسفند هم آب به مدار بیاید هیچ مشکلی به وجود نمی آید چون مثلاً کسی که ساعت یازدۀ شب شروع آبیاری اش هست و باید سه ساعت آب ببرد ، عملاً سه ساعت آب می بَرد ولی به جای اینکه تا ساعت دو صبح آب ببرد ، تا ساعت سه آب می بَرد ، یعنی ساعتِ صفر ( 24 یا 12 شب ) ساعت یک شده و ساعت سه صبح ، پایانِ آبیاری آن فرد است و برای بقیّۀ افراد چُنین اتّفاقی نمی افتد . این هم مثلِ تمام کسانی که کار دارند ، نگهبان هستند و پُستی دارند اتّفاق می افتد و مشکلی به وجود نمی آید .
با این سادگی چرا در روستا درگیر « ساعتِ قدیم » یا « ساعتِ جدید » هستیم ؟!
در اینجا فقط یک حرف گفتۀ می شود : ما سرمان گیج می شود !
آیا شما برای کارهای اداری که با ساعتِ جدید کار می کنید سرتان گیج می رود ؟! برای انجام دادنِ عبادات مثلِ نماز و روزه که نیاز به ساعت و اَذان دارد سرتان گیج می رود ؟!
مسلّماً در اینجاها سرتان گیج نمی رود ، فرض بگیریم که تعدادِ معدودی سرشان گیج برود ، همه که سرشان گیج نمی شود . اتّفاقا وقتی دو ساعتِ قدیم و جدید باشد مشکل به وجود می آید و همیشه باید این ترجیع بند ( ساعتِ قدیم یا جدید ؟ ) بیان شود ولی وقتی همه بر مبنای ساعتِ رسمی کارِ اداری و کشاورزی و ... را انجام دهند گیج شدنی در کار نیست .
آیا از مردمی که نتوانند خودشان را با ساعتِ رسمی کشور تطبیق دهند ، توقّع نوآوری و خلّاقیّت و پیشرفت دارید ؟
شما فکر نمی کنید کاسه ای زیر نیم کاسه است ؟! مثل نبودنِ برنامۀ مکتوبِ آبیاری ؟!