حسینیّه ها در فرومد
در فرومد هر محلّه یا کوچه برای خودش یک حسینیّه دارد ، کوچۀ بالا ، کوچۀ جنان ، کوچۀ پشند .
هر سه حسینیّه در فرومد بزرگ است ، بزرگ تر از مساجد !
حسینیّۀ کوچۀ بالا را نگاه کنید رو به روی مسجد قاضی است ، چند برابر این مسجد است ؟ تازه نصفِ آن هم دو طبقه است !
حسینیۀ محلّ پشند را نگاه کنید ، به موازاتِ مسجد صاحب الزّمان است ، امّا هم طولش بیشتر است و هم عرضش ! تازه یک هیئت ابوالفضلی هم در مفتآباد است که آن هم بزرگ است .
حسینیّۀ کوچۀ جنان هم این قدر بزرگ است که به نظر می رسد اگر تمامِ کوجه جنانی ها در آن جمع شوند باز پُر نمی شود !
اگر بگویید حسینیّه که بزرگ است چون در هر کوچه یکی است ولی مسجد چند تاست . پاسخ خواهید شنید که اگر برای ماه محرّم به یک حسینیّه می توان رفت مگر برای ماه رمضان به یک مسجد نمی توان رفت .
ای همۀ کسانی که در محرّمها سینه می زنید و نوحه می خوانید و سنج می زنید و بر طبل می کوبید و عَلَم بر می دارید و نذری می دهید و ... شما امسال در بارۀ موضوع عاشورا و امام حسین چه مقدار کتاب مطالعه کردید ؟ پارسال چطور ؟ در این پنج سال اخیر چند نسخه کتاب در بارۀ امام حسین و حضرت زینب و ابوالفضل و ... خوانده اید ؟ در تمامِ مدّت عمرتان چطور ؟
هیچ با خود اندیشیده اید که ما هر چه عاشورایی باشیم از امام سجّاد عاشورایی تر نیستیم . هیچ با خود فکر کرده اید چرا در محرّم « صحیفۀ سجّادیّۀ » امام زین العابدین غایب است ؟ شما در این سالیانِ عُمرتان هرگز در محرّم دعایی از صحیفه در حسینیّه ها شنیده اید یا خوانده اید ؟ آیا نوحه هایی که خوانده می شود خیلی مفاهیم عالی دارد و از مفاهیم صحیفۀ سجّادیّه عالی تر است ؟!
شما تا به حال در حسینیّه ها از ابوالفضل یا حضرت عبّاس چه شنیده اید ؟ غیر از اینکه رفت آب بیاورد دستانش بُریده شد چیز دیگری شنیده اید ؟ می دانید که ابوالفضل مانندِ حُرّ فقط یک روز یا مدّت کوتاهی با امام حسین نبوده ، غیر از آب و مَشک و کُشته شدنِ ابوالفضل در روزِ عاشورا در باره اش چه می دانیم ؟
هیچ گاه در این حسینیّه های بزرگ در بارۀ زندگانی ابوالفضل چیزی شنیده اید . به دانشِ شما در این مورد چیزی افزوده شده است ؟ صداها و فریادهای « اباالفضل ، اباالفضل » را نمی گویم . می دانیم که ابوالفضل دربارۀ برادرش و فرزندانِ برادرش وفادار بود و فداکاری کرد . ای کسانی که فریادِ « اباالفضل ، اباالفضل » تان بلند است و بر سینه می کوبید ؟ چقدر نسبت به برادرتان و فرزند برادرتان دلسوزید ؟!
یکی از فرومدیها در فضای مجازی نوشته بود که حیف شد روزِ تاسوعا سنّت عَلَم گردانی منسوخ شد . باید از آن فردِ محترم پرسید : چرا حیف شد ؟ مگر غیر از این بود که در روزِ تاسوعا جمعیّتی بیشتر از پنجاه نفر دنبالِ عَلَم راه می افتادند آن هم از بزرگان و ریش سفیدان و دربِ تک تکِ منازل را می زدند که شما چقدر می خواهید برای حسینیّه بدهید ، در واقع برای روضه خوان .
شما تا کنون در حسینیّه ها چیزی هم آموخته اید ؟ دقّت کنید نمی گویم چیزی نمی دانید ، چون شاید کتاب خوانده اید ، شاید فیلم نگاه کرده اید ، شاید جایی پای سخنرانی بوده اید . صحبتِ من این است که در حسینیّه های فرومد به دانسته های شما چیزی اضافه شده است ؟
شاید بگویید : بله ، یک نفر گفته ، یا ابالفضل ! به دادم برس ! بعد ابوالفضل سوارِ اسب بوده به تاخت به سمتش آمده و به دادش رسیده ، خُب این حرف به پول می ارزد که برایش پول داد ؟!
شما در قرآن دیده اید که در بارۀ یک پیامبری ، یا انسانِ موحّدی چُنین حرفهایی گفته باشد . مثلاً در جنگِ بدر یا اُحُد پیامبرِ گرامی اسلام گفته باشد : « یا ابراهیم » بعد ابراهیم یا موسی یا عیسی یا ... به کمکش شتافته باشند . مگر پیامبر گرامی اسلام از ما مستجاب الدّعوه تر نیست ؟! آن گونه که در بارۀ ابوالفضل پس از کُشته شدنش سخن گفته می شود در بارۀ کدام پیامبر در قرآن سخن گفته شده است .
هیچ تا به حال فکر کرده اید که چرا باید در محرّم ؛
کسانی که سینه می زنند اجرشان با امام حسین باشد .
کسانی که آشپزی می کنند اجرشان با سیّدالشّهدا باشد .
کسانی که ظرفها را می شویند اجرشان با زینب باشد .
کسانی که آب یا چای به مردم می دهند اجرشان با ابوالفضل باشد .
کسانی که ...
امّا کسانی که روضه می خوانند اجرشان توی جیبِ مردم باشد و باید مردم اجرِ آنها را از جیبشان درآورند و تقدیمشان کنند !
این را دارم از کسی که می گوید نباید سنّت عَلَم گردانی منسوخ می شد می پرسم ؟! خوب بگذارید اجرِ روضه خوانها هم با شهدای کربلا باشد !
برخی سخنرانها خصوصاً سخنرانهای فرومدی ، آیا از نتیجۀ شمارشِ آرا در فرومد خبر دارند ؟ آیا می دانند که بیشترِ فرومدیها در انتخاباتِ ریاست جمهوری به چه نوع خطِّ فکری رأی می دهند ؟ پس چرا به خودشان اجازه می دهند که در سخنرانی عمومی از یک جناحِ خاصّ سخن بگویند و از یک طیفِ خاصّ حمایت کنند ؟! مگر مردم در حسینیّه ها جمع می شوند که از گرایشِ فکری آنها مطّلع شوند ؟!
حسینیۀ محلّ پشند و مسجدِ صاحب الزّمان هر دو یک حیاطِ مشترک دارند ، آیا بهتر نیست مردها به مسجد بروند و زنها در حسینیّه باشند ؟ واقعاً فکر کنید . چه اشکالی دارد که زنها مستقلّ باشند ؟ خودشان برای خودشان نوحه بخوانند ، سخنرانی کنند ، چای بریزند ، ... تا نیاز به اینکه بگویید : « زنها ساکت باشید ! زنها ساکت باشید ! » نباشد !! در حسینیّه یک بلندگو یا تلویزیونِ مَدار بسته نصب شود تا اگر خواستند به سخنرانی و نوحه خوانی مردها گوش بدهند . بهتر نیست ؟
این حسینیّه های بزرگ کارکردِ دیگری هم دارند ، ناهارِ عروسی و عَزا در آنجا صرف می شود و صاحبانِ عروسی و عزا هزینه ای هم برای حسینیّه پرداخت می کنند . آیا زمانِ آن نرسیده که این هزینه ها الزاماً به حساب ریخته شود و به افراد داده نشود تا حسابها شفّاف باشد ؟! آیا نباید هیئت اُمنای هر حسینیّه مقدارِ وقفیّات و درآمدِ سالانۀ آن و مقدارِ کمک و مخارجِ حسینیّه ها را به اطّلاع عموم برسانند ؟