نامگذاری خیابانها و کوچه های روستای فرومد
نامگذاری محلّه ها و شهرکها و گُذرها و میدانها و چهار راهها و خیابانها و کوچه ها و مراکزِ دولتی و خصوصی و شرکتی و ... در فرومد بر چه مبناست ؟
برای این کار باید تحقیقِ علمی کرد و جوانبِ مختلف را ارزیابی کرد . اسامی باید نمایانگرِ تاریخ ، فرهنگ و پیشینۀ روستا باشد .
بعضی فکر می کنند فرومد فقط شاعری به نامِ « ابن یمین » داشته و هر مرکز یا مدرسه یا ... را « ابن یمین » می نامند ! همین مانده که « فرومد » مثلِ « تربتِ جام » و « تربتِ حیدریّه » و ... « تربتِ ابن یمین » نامیده شود . کتابخانۀ فرومد ابتدا « شیخ حسن جوری » نامیده شده بود بعد « ابن یمین » شد ! در صورتی که باید کتابخانه به نامِ « حکیم الدّین فریومدی » باشد . چون این دانشمند در فریومد کتابخانه تأسیس کرده و در سالِ 732 ابن یمین را بدان دعوت کرده و دارالحدیث و دارالکُتب داشته است .
نامهای قدیمی و ماندگارِ کوچه های روستا « جنان » و « پشند » و « بالا » اصلی ترین نامهایی است که باید روی تابلوها قرار گیرد . در بارۀ این کوچه ها تا کنون سه چهار مطلب در وبلاگ خطّۀ فریومد / فرومد نوشته ام . نامِ « جنان و تشتنداب / پشند » در کتابِ « حدائق الوثائق » حکیم الدّین فریومدی آمده است و نامِ « کوی تشتنداب / پشند » در « کارنامۀ ابن یمین » به کار رفته است ، یعنی نامهایی حدّاقلّ به قِدمتی از قرنِ هشتم تا کنون . این نامها هم قِدمت و هم معنای بسیار زیبایی دارد ، « جنان » به معنای بهشتها و بوستانهاست و « تشتنداب » به معنای کوچه ای که آبیاری با ساعتِ آبی در آن محاسبه می شده است ، « کوچۀ بالا » هم در مقابلِ کوچۀ تَه و پایین است چون وقوعیّت فریومد در گودی است آن کوچه در بالا قرار گرفته است .
آیا این نامها موجبِ تفرقه می شود و باید نامِ جدید گذاشت !
اگر نامِ اصلی هر کوچه ای روی تابلو نوشته شود موجبِ تفرقه است ، پس باید نامِ اصلی روستا بیشتر موجبِ تفرقه گردد !
تغییرِ نامِ کوچه ها یعنی قطعِ پیشینۀ روستا . نامِ جدید که به راحتی موردِ قبول واقع نمی شود . روستای « صَدخرو » که « بُستان » نامیده شد ، شهر « شاهرود » که « امامرود » و « امامشهر » نامیده شد و استانِ « کرمانشاه » که « باختران » نام گرفت سرانجامش چه شد ؟
فرض کنید این نامِ جدید جا افتاد ، مثلِ روستایِ « اسرائیل » که در میامی « قُدس » نام گرفت آیا کار خوبی صورت گرفت ؟ « اسرائیل » در قرآن نامِ پیامبرِ خدا حضرتِ یعقوب است ، در همین میامی روستایِ « ارمیا / ارمیان » به نامِ پیامبر دیگری است . چرا باید نامِ پیامبرِ خدا را از رویِ یک روستا برداشت ؟ مثلِ اینکه چون نامِ یکی از خُلفای عبّاسی « هارون » بوده ما نامِ فرزندِ خود را « هارون » که در قرآن نامِ پیامبرِ و برادرِ حضرتِ موسی است نگذاریم ! یا در فکرِ تغییر نامِ هارونِ پیامبر باشیم ؟!
وانگهی واقعیّت این است که در فریومد سه کوچه بوده و این موجبِ شناخت از همدیگر است . اختلافِ رنگ و زبان و لهجه و قبیله قبیله و شعبه شعبه شدن برای شناخته شدن است .
با اینکه بگوییم : این کوچه و آن کوچه ندارد که مشکل حلّ نمی شود ، اوّلا این کوچه و آن کوچه دارد چرا نداشته باشد ؟ چرا دروغ و کِتمان ؟ وقتی بیشترِ افراد سازِ کوچۀ خود را می زنند چرا بگوییم این کوچه و آن کوچه ندارد ؟ اگر ندارد سه حسینیۀ در سه محلّه برای چه ساخته شده است ؟ چرا مثلِ مسجدِ جامع در وسطِ روستا یک حسینیۀ بزرگ ساخته نشده است ؟!
چند نفر از کوچۀ بالا و کوچۀ جنان برای غذا خوردن در ماهِ محرّم به حسینیّۀ کوچۀ پشند می روند ؟
چند نفر از کوچۀ پشند و کوچۀ جنان برای غذا خوردن در ماهِ محرّم به حسینیّۀ کوچۀ بالا می روند ؟
چند نفر از کوچۀ بالا و کوچۀ پشند برای غذا خوردن در ماهِ محرّم به حسینیّۀ کوچۀ جنان می روند ؟
مردمی که حدّاقل از قرنِ ششم تا کُنون حاضر نبوده اند حتّی مُرده هایشان در یک قبرستان دَفن شود چطور می توان زنده هایشان را در یک جا جمع کرد ؟ در سالِ 1336 که طبقِ حُکمِ خانِ فرومد قرار شده مُرده ها در یک قبرستان دفن شود ، باز چند مردۀ کوچۀ بالا کاملاً مجزّا از مُرده های کوچۀ پشند دفن شده است . گاه فردی در کوچۀ بالا می میرد و از کوچۀ پشند کسی برای تشییعِ جنازه نمی رود و بر عکس . این واقعیّتها را چرا باید کِتمان کرد و خیال کرد با اینکه گفته شود این کوچه و آن کوچه ندارد مشکل حلّ می شود یا با یکی کردنِ قبرستانها یا ... وحدت به وجود آوریم ؟
موضوعی که پیشینۀ تاریخی و فرهنگی دارد و در تار و پودِ افراد رُسوخ کرده با این برنامه های ساده به چه نتیجه ای می رسد ؟! مثلاً روزِ تاسوعا قرار شده که هر سه کوچه در عزاداری هماهنگ شوند و در سرِ سنگ جمع شوند ، وقتی جمع می شوند در میانِ هم بُرّ نمی خورند ! روزِ عاشورا را که می بینید همه از کوچۀ خودشان دسته می گیرند و دورِ بُقعۀ سلطان سیّد احمد می چرخند مثلِ ماهی هایی که فوج فوج در دریا می روند یعنی حتّی در همانجا هم از هم گُسیخته نمی شوند تا وقتی که در « میدانِ شبیهِ جنگ عاشورا » قرار می گیرند آن موقع کوچه بالاییها در سمتِ کوچه بالا می نشینند و کوچۀ پشند هم در سمتِ کوچۀ پشند ؟! مثلِ پرنده هایِ ابراهیمِ پیامبر که هر کدام به سمتِ خود می روند !
اینها را گفتم که واقعیّات نادیده گرفته نشود و طرحهای عقیم داده نشود .
و امّا از نگاهِ علمی این نامها باید بر رویِ کوچه ها بماند همانطور که تا کُنون مانده و ضمن همه مزایایی که دارد برای مطالعه در موردِ روستا هم راهنما و راهگُشا باشد . به عنوانِ نمونه تابلو « کوچۀ خانقاه » و تابلو « مسجد خان آقا » خیلی به من کمک کرد تا وقفنامۀ خانقاهِ فریومد را مستند کنم . همین طور نامِ « قناتِ هر دو آب » و « دروازه » و ...
اکنون با مطالعاتی که در بارۀ فریومد / فرومد داشته ام نامگذاری کوچه های روستا را اینگونه می دانم :
سرِ سنگ ( کنار مسجد جامع ) مرکزِ ثقلِ روستا است . ابتدایِ کوچه ای که رو به سمتِ جنوب / قبله می رود تابلوی با نامِ کوچۀ جنان نصب شود تا هر جا که در میانِ باغها ادامه می یابد تا استخرِ سفید و پایین تر .
ابتدایِ کوچه ای که در زیرِ مسجد جامع قرار دارد و به سمتِ غرب می رود تابلوی نصب شود و نامِ کوچۀ بالا نوشته شود تا جایِ حسینیۀ کوچۀ بالا .
ابتدایِ کوچه ای که به سمتِ شرق می رود و از جلو کتابخانه می گذرد و در مسیرِ نَهرِ هردوآب تا جایِ مزارِ سادات ادامه دارد تابلوی نصب شود و نامِ کوچۀ پشند ( تشتنداب ) نوشته شود .
کوچه های فرعی که از این سه کوچه مُنشعب می گردد همگی با نامِ جنان 1 ، 2 ، 3 ، ... بالا 1 ، 2 ، 3 ، 4 ، ... پشند 1 ، 2 ، 3 ، 4 ، 5 ، ... نامگذاری شود . البتّه روی تابلوهای فرعی می توان علاوه بر شماره ، نامِ دیگری هم نوشت مثلاً کوچۀ پشند 1 ( کوچۀ کوشک ) ، کوچۀ پشند 2 ( کوچۀ سرا ) کوچۀ پشند4 ( کوچۀ شاه نشین )
خیابانی که به سمتِ آرامگاهِ ابن یمین می رود « سَرو » یادآورِ سَروِ فریومد
و کوچه ای که در سمتِ شمالِ مسجدِ جامع است تابلوی با نامِ « عَرّاف » نصب شود . که حوضِ عرّاف در آنجا بوده است اگر نامِ دیگری ندارد .
خیابانِ اصلی روستا هم که از ابتدایِ روستا شروع می شود و تا فلکۀ کوچۀ بالا ادامه دارد تابلوی به نامِ « فریومد » نصب شود تا نامِ قبلی و قدیمی ماندگار بماند و گردشگرانی که به روستا می آیند با دیدنِ تابلو « فریومد » فوراً از « فرومد » به « فریومد » منتقل شوند و کوچه های فرعی که از این بلوار و خیابان منشعب می شود به نامِ فریومد 1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و ... نامگذاری شود .
برای شهرکهایِ جدید الاحداث ، نامِ دانشمندان و شاعران و محدّثان و وزیرانِ فریومدی مناسب است .
شاعران مثلِ ؛ بیهقی ، مُجیری ، قوامی ، ضیایی ، طُغرایی ، ابن یمین ، حکیم الدّین ، ...
خاندانِ زنگی مثلِ ؛ طاهریّه ، محمودیّه ، جلالیّه ، علائیّه ، عمادیّه ، ...
اُلنگِ میرطاهری و اُلنگِ میرمحمود اشاره به نامِ وزیرانِ خاندانِ زنگی فریومدی دارد .
ابتدای جادۀ « کلاته سادات و استربند » و « منیدر و جُغتای » و « فیروزآباد و شفیع آباد » و « علی آباد و مور و نهالدان و آبرود » و « کاهک » هم تابلو به همین نامها نصب شود .
در فرصتِ دیگر برای شهرکِ جدید الاحداث و کالهای شهرستان و کوچۀ پشند و کوچۀ بالا و سایرِ خیابانها و ... نامی مناسب گفته خواهد شد . اِن شاءَ الله
لطفادرباره دوره اوج فریومد که حاکم نشین جوین بود مطلب بگذارید
مطالبی در بارۀ خاندان زنگی فریومدی درج شده است .