اسفندماه 1393 در فرومد چند روزی وقت گذاشتم و تمام سنگ نوشته های قبرستان محلّۀ پشند و قبرستان محلّۀ بالا و جنان را یادداشت کردم . ثبتِ نام و نامِ خانوادگی و نامِ پدر و تاریخِ تولّد و تاریخِ توفّی حدودِ هزار قبر ساده نبود .
همانجا بعضی می پرسیدند : این نوشتن به چه کار می آید ؟ و معمولاً نظریّه هم دارند که غالباً غیر تخصّصی است .
چند مورد از فوایدِ ثبتِ فهرستِ درگذشتگان
ـ قبلاً یک مطلبی در این وبلاگ با عنوانِ « تنوّع فامیلی در فرومد » درج شد ، یادداشتِ فامیلِ فرومدیها از روی سنگ نوشته ها به تکمیلِ مطلب « تنوّع فامیلی در فرومد » کمک می کند .
ـ آمار درگذشتگان در این چند سال هم به دست می آید . یعنی می توان دو دفتر درست کرد برای دو قبرستان با عنوانِ « فهرست درگذشتگان » با توجّه به سالِ درگذشتِ افراد .
ـ معلوم می شود که بنای قبرستان از چه وقت بوده است .
ـ مُعمّرانِ روستا ( کسانی که عُمرِ طولانی داشته اند ) شناخته می شوند .
ـ اوّلین کسانی که در قبرستان دفن شدهاند شناخته می شوند .
ـ در آینده از آن استفاده هایی خواهد شد که اکنون حتّی گُمان نمی کنیم . همان گونه که اکنون از اَسناد و مدارکِ قبلی استفاده های زیادی می شود که گُمان نمی رفت .
ـ نوعِ ادبیّات و اشعاری که روی سنگها هم نوشته شده قابلِ توجّه است ، حتّی نوع سنگ .
ـ قبرستان محلّۀ پشند سه قسمت است ، ضلعِ شرقی که بیشترِ سادات در آنجا دفن اند ، ضلعِ غربی که چند نفر از کوچۀ بالا دفن شده اند و قسمتِ مرکزی که عمومِ مردم دفن شده اند . یعنی نه تنها در یک روستا مردمِ دو کوچه یا دو محلّه قبرستانشان جُداست که در یک محلّ هم سادات با بقیّه ( به قولِ مرحومِ مادر بزرگم با مَغچه ها ) جُدایند ، آنها در قبرستانِ قدیمی هم جُدا بوده اند و بیشترشان در سَردابِ زیرِ مزارِ سادات دفن می شده اند !
ـ تاریخِ دفنِ اوّلین مُرده ها به سالِ 1336 می رسد ، با دقّت در همین سنگ نوشته ها بود که من دریافتم : با اینکه طبقِ گفتۀ مردم ، خانِ فرومد حُکم کرده است مُرده های همۀ مردم در یک قبرستان دفن شود و چند مُرده هم از کوچۀ بالا در سالِ 1336 در قبرستانِ محلّۀ پشند دفن شده اند امّا دخترِ برادرِ خان که در اسفند 1336 فوت شده در جلو بُقعۀ سلطان سیّد احمد در کوچۀ بالا دفن شده است ؟!
ـ ...
یکی از مواردِ کاربُردِ عینی ثبت نامِ اموات با مثال
می خواهم تاریخِ خاطره ای را به دست بیاورم . برای سیمکشی برق ساختمانِ خانۀ بهداشت به استربند رفته بودم ، در برگشت موتورسواری می خواست به فرومد بیاید ، من با او آمدم ، او راهش را به گونه ای انتخاب کرد که از زیر فرومد ، از زیر باغها بیاید ، می گفت : با کسی قرار دارم . به نزدیکیهای فرومد که رسیدیم ، سر و کلّۀ موتورسوار فرومدی با پسرش پیدا شد . ایستادند و سلام و احوالپُرسی و نشستند تا با هم سیگاری بکشند . وقتی دیدند من همانجا ایستاده ام : با اوقات تلخی گفت : « خاب عموجان کُ برین یَک خورده وَ اونجی تُوْ خورین تَ یَک شِمالی وَر ما خوره ! » من و پسرش قدری از آنها دور شدیم . آنها آنچه را که می خواستند به هم ردّ و بدل کنند انجام دادند ، بعد صحبتشان به اینجا کشید که حسین هادی در فرومد فوت کرده ، موتورسواری که من با او بودم از اینکه از همانجا برگردد منصرف شد و به فرومد برای فاتحه خوانی آمد . به فهرستِ مدفونانِ قبرستان محلّۀ پشند نگاه می کنم .
« حسین هادی ، فرزندِ عیسی ، تاریخِ درگذشت 21 / 4 / 1364 »
عکسهای زیر مربوط به مراسمِ دهۀ فجر است که من برنامه ای اجرا کردم امّا تاریخش مشخّص نیست . یادم هست که دورۀ دانشجویی ام بود ، یعنی از بهمن ماه 1365 تا اسفند 1369 امّا دقیقاً نمی دانم کدام سالش بود ؟ سالِ 1365 که نبود چون پیگیرِ ثبت نام در دانشگاه بودم ، تَرکشی هم که در زانویم بود اجازۀ پَرش به من نمی داد و در یک عکس من در حالِ پَریدن هستم . پس باید بینِ سالهای 1366 تا 1369 باشد . باید از معلّمانی که در عکس هستند پرسید که آنها در چه سالی در فرومد بوده اند یا از افرادِ دیگر .
یادم هست در همان روزها دانش آموزی به نامِ عربیون آن طور که گفته شد : با بیماری اورَیون مُرده بود . من قبل از اجرای برنامه از مدیرِ مدرسه خواستم که روی یک میز ، دسته گُلی گذاشته شود و دو دانش آموز که در آن میز با هم بوده اند روی میز بنشینند . مدیر مدرسه گفت : تا دیروز این برنامه عملی می شد ، بعد از آن ، از دو دانش آموز خواست که بروند روی میز بنشینند .
این نُکته کمک می کند تا تاریخِ دقیقِ عکس را مشخّص کنم ، به فهرستِ مدفونانِ قبرستانِ محلّۀ پشند نگاه می کنم . « جواد عربیون ، فرزند اکبر ، تاریخِ درگذشت 1368 »
پس تاریخِ عکسها را چُنین ثبت می کنم : باشگاه فرومد ـ بهمن ماه 1368