عکسهایی از خطّه فریومد / فرومد

زیر مجموعه وبلاگ خطّه فریومد / فرومد ( تاریخی ، علمی ، فرهنگی )

عکسهایی از خطّه فریومد / فرومد

زیر مجموعه وبلاگ خطّه فریومد / فرومد ( تاریخی ، علمی ، فرهنگی )

ابراهیم حاجی سلیمی

متولّد 1333 در روستای فرومد است . فرزندِ اوّل خانواده بود . تا کلاسِ ششمِ ابتدایی در دبستانِ فرومد مشغول به تحصیل بود . وضعیّتِ اقتصادی آن روزِ مردمِ فرومد خوب نبود بیشتر خانواده ­ها با سختی امورات می ­گذراندند . مجبور شد برای کمکِ اقتصادی به خانواده راهی شهرِ تهران گردد . نامِ او ابراهیم حاجی سلیمی فرزندِ عبّاس ملّاحسین است .

به عنوانِ یک نوجوانِ روستایی که تاکنون شهر را از نزدیک ندیده بود در سالِ 1346 ـ 1347 واردِ شهرِ بزرگی به نام تهران شد . غمِ غربت برایش سخت و طاقت ­فرسا بود و بُغض دوری از وطن و خانواده گلویش را دمادم می ­فُشرد . با هر سختی و مرارتی که بود در یک مغازۀ چراغ­ سازی در سه راه سلیمانیّۀ  تهران به عنوانِ شاگرد مشغولِ به کار شد .

به هر ترتیبی که بود با راه و رسمِ شهر آشنا شد تا زمانِ سربازی فرا رسید . چه هیجانِ خاصّی در دیارِ غُربت داشت . خدایا سرنوشتم چه خواهد شد و به کجای این سرزمین پهناور تقسیم خواهم شد ؟ خانواده­ ام را چه کنم ؟

بالأخره برای سربازی به نیروی هوایی ارتش ملحق شد . پس از گذراندنِ دورۀ آموزشی در پادگانِ همدان مجدّدا به تهران منتقل شد . قرار شد سربازان را به واحدهای مختلفِ نیروی هوایی تقسیم کنند . باز هم خدا با او یار شد . برای بوفه­ های پادگان به دنبالِ چند نفر سربازِ ویژه و کار بَلَد می ­گشتند . او هم به اتّفاق چند نفر از بچّه ­های شمال و دامغان و ساوه برای گرداندنِ بوفه ­های پادگان انتخاب شدند و از بینِ آنها باز هم سرهنگ او را به عنوانِ ارشدِ این تیم انتخاب کرد . می ­گفت : فروشِ ما بالاتر از حدّ انتظار شد . سرهنگِ پادگان در ازای فروشِ بالا ، مبلغی را به عنوانِ سودِ حاصل از اضافه­ فروش پرداخت می ­کرد و به این ترتیب باز هم کار در پادگان و درآمدزایی مثلِ قبل از زمانِ سربازی ادامه یافت .

پس از سربازی به واسطۀ دایی­ ام مرحومِ اسدالله خانگلدی که در قزوین حسابدارِ یک شرکت بود برای کار به این شهر عزیمت نمودم . در شهرِ صنعتی البرزِ قزوین در شرکتِ روکِش چوبی مشغول شدم . کار و تجربه در کنارِ کارشناسانِ ایتالیایی را یاد گرفتم. چند صباحی بعد واردِ یک مُرغداری صنعتی بزرگ و کاملاً مکانیزه شدم . در آنجا نیز در کنارِ ایتالیایی­ها و آلمانی­ها تجربیّات خوبی در زمینۀ مکانیک و تأسیساتِ صنعتی کسب کردم و پس از تکمیل و راه اندازی این واحدِ بزرگِ تولیدی - صنعتی به عنوانِ سرپرستِ واحدِ تأسیساتِ مکانیکی و تعمیراتِ این شرکتِ بزرگ 80 هکتاری با تولید روزی 45  تُن تُخم  مُرغ انتخاب شدم . این واحدِ صنعتی به قدری مکانیزه و حسّاس بود که یک سالُن 36000 عددی مُرغ فقط توسّط یک اپراتور کنترل می ­شد .

می ­گفت : در اوایل کار سالِ 1358 بود که پدرم را از دست دادم و علاوه بر مسئولیّت چرخاندنِ چرخِ زندگی برای خودم و فرزندانم ، طبقِ تعهّدی که به خدای خود داده بودم سرپرستی مادرم و خواهران و برادرانِ یتیمِ خود را در فرومد با عشق و علاقه بر عُهده گرفتم . خدا هر روز بر رِزق و روزی بنده به واسطۀ انجام دادنِ امور خیر می­افزود و این موضوع به روشنی روز با توجّه به گُشایش در کارها برایم نمایان بود . 25 سال در این شرکت فعّالیّت داشتم و به واسطۀ اعتمادِ صاحبانِ شرکت ، علاوه بر تصدّی پُست مذکور به عنوانِ رئیسِ هیأت مدیرۀ تعاونی مسکنِ کارکنان ، نمایندۀ ادارۀ شرکت در ادارۀ کار ، نمایندۀ برخی خریدهای ویژه و خاصّ شرکت هم بودم و به قدری موردِ اعتماد و وثوقِ صاحبانِ شرکت قرار گرفتم که حاضر نبودند ثانیه ­ای ارتباطِ کاری بنده و ایشان قطع گردد .

به هر حال رشد و پیشرفت کم کم برای بنده و با خریدِ منزلِ شخصی در شهرِ کرج شکل گرفت . بماند که باز هم چالشهایی در زندگی برایم به وجود آمد و به واسطۀ قرارگیری منزلِ شخصی در طرحِ متروی تهران ـ کرج در سالِ 63  تا سال 70 با سختی به همراه خانواده زندگی کردم . خدا را شکر از این مرحله هم با هر سختی و مرارتی که بود عبور کردم و وضعیّتِ زندگی رو به راه شد .

بعد از 25 سال فعّالیّت به دلایلِ مشکلاتی که برای صاحبانِ شرکت به وجود آمد از ایشان منفک شدم و واردِ حوزۀ جدیدِ کارِ تأسیسات و تعمیراتِ لوازمِ خانگی در شهرِ کرج و مغازۀ تجاری که در مِلکِ شخصی بنا کردم ، شدم تا اینکه با بازنشستگی و حادثه ­ای که در کار برایم به وجود آمد تصمیم به خارج شدن از فعّالیّتهای کاری گرفتم . خدا را شکر به واسطۀ ساختِ ملکِ مسکونی قدیمی ، چند واحدِ مسکونی و تجاری سهمِ بنده شد و در حال حاضر با حقوقِ بازنشستگی و کرایۀ این املاک گُذران زندگی می­کنم و خدا را شاکرم .

در سالِ 1392 منزلِ مسکونی خود در فرومد را بنا کردم . در اوایلِ سالِ 1393 احساس کردم که توانایی­های موجود در خودم را باید در فرومد و برای هموطنان هزینه کنم . تصمیم بر آن گرفتم که از مقدّس ­ترین و بهترین جای فرومد شروع کنم و آن هم فعّالیّت در امامزاده بود . شاید این بُقعۀ متبرکه فقط بهانه­ای برای کار کردن و خدمت به وطن بود . خوشبختانه تلاشهای بنده و دوستان و اعضای هیئت اُمنا طیّ دو ـ سه سالِ اخیر ، منشأ خدماتِ خوبی برای امامزاده ، هموطنانِ فرومدی و فرومد شد . فعّالیّتهایی که تا کنون انجام شده به شرحِ ذیل می ­باشد :

کارهای انجام شده در محلّ امامزاده در حدودِ و سال و نیم

1ـ راه اندازی زائرسرا با پنج اُتاق و آشپزخانه و سرویسِ بهداشتی و حمّام

2ـ کاشتِ 700  اصله درخت در محوطۀ امامزاده با طرحِ آبیاری قطره­ ای در سطحِ شیب­ دارِ امامزاده

3ـ دیوارکِشی با سنگِ کوه حدودِ 300  متر طول به ارتفاعِ 2 تا 6 متر و نرده­کِشی حدودِ نصفِ این قسمت یعنی 150 متر

4ـ خاکبَرداری دستی جلوی امامزاده حدودِ 350 متر مربّع و مسطّح و موزائیک کردن

5ـ  ساختِ سرویس بهداشتی برادران و خواهران با همۀ امکانات

6ـ برگزاری هفتگی دعای توسّل و کُمیل و نُدبه ( با صرفِ صبحانه ) و مراسمِ اعیاد و شهادتها

7ـ برگزاری جلسۀ آموزشِ قرآن برای نوجوانان و خواهران علاقه­ مند ( 5 روز در هفته برای حدودِ 40 نفر )

8ـ تبدیلِ آب­ انبارِ متروکه به حوض و فوّاره و آبنما

9ـ پاکسازی محوطۀ امامزاده و قبرستان از نُخاله و آشغال

10ـ اصلاحِ قسمتی از سیمکِشی­های فرسودۀ داخل و محوطه

11ـ چراغانی نرده­ های محوطه و دورِ گُنبد و سر درِ ورودی

12ـ اصلاحِ ارتفاع ورودی­های امامزاده به شبستانها 

13ـ ترمیم و آب ­بندی گُنبدی امامزاده و رنگ­ آمیزی مخصوصِ ضدِّ گرما و سرما از بیرون و گَچکاری از داخلِ گُنبد

14ـ تجهیزِ غسّالخانه به کُلیّۀ لوازمِ موردِ نیازِ میّت و سردخانه ، امکانِ نگهداری همزمانِ چهار جنازه

15ـ استقرارِ خادمِ دایمِ امامزاده ( هر روز دربِ امامزاده باز و آمادۀ پذیرایی است . )

16ـ پذیرشِ 22 نفر خادم خانم محجبّه با روسری مخصوص و کارتِ شناسایی و 10 نفر خادمِ آقا جهتِ اداره و کمک در مراسمِ مختلف

17ـ پذیرایی از گردشگران ( دانشجویان دانشگاه سبزوار ، گردشگران که با هماهنگی میاندشت آمده بودند و اهالی روستای جور که برای آرامگاه شیخ حسن جوری آمده بودند . )

18ـ برگزاری جشنِ تکلیفِ دانش­ آموزان با پذیرایی

19ـ برگزاری مراسمِ عید غدیر با کمکِ مالی سادات محترم و دعوت از آنها

20ـ درخواست از صاحبانِ عزا که به جای اِطعام ، هزینۀ آن صرفِ امورِ امامزاده شود و استقبال از این طرح

21ـ اطّلاع رسانی به خانواده­ ها که مراسمِ عقد و مَحرم شدن را در محلّ امامزاده برگزار کنند .

22ـ قرار گرفتنِ محلِّ تجمّع راهپیمایی­ها ( 13 آبان ، 22 بهمن ، ... ) با پذیرایی

23ـ گازکِشی امامزاده و زائرسرا

24ـ تهیّۀ سنگ ­پلّه جهتِ پلّه ­های ورودی امامزاده

25ـ برگزاری بعضی جلساتِ مسئولان در امامزاده مانندِ افتتاحِ گاز فرومد با حضورِ استاندار و جلسۀ شرکت تعاونی با حضور فرماندار و ...  

26ـ تهیّۀ 400 متر زمینِ وَقفی در جوارِ امامزاده برای احداثِ تعدادی سرویسِ بهداشتی و وضوخانه و آشپزخانه و منزل برای خادم و روحانی و مغازه جهتِ درآمد قسمتی از هزینه­ ها

27ـ دریافتِ مبلغِ 50 میلیون تومان وامِ قرض الحسنه که در استان متقاضیانِ زیادی داشته جهتِ بازسازی اموراتِ امامزاده

28ـ گرفتنِ امتیازِ مجّانی برق برای گُلزارِ شُهدا با رایزنی و استفاده از بخشنامه ­های دولتی

29ـ نصبِ یک چراغ گازی با کنتورش به تیر برق جلو امامزاده

30ـ دریافتِ حدودِ 17 میلیون تومان از بنیادِ شهید برای گَچکاری ، نَرده­ کِشی ، چراغانی و ... گُلزارِ شهدا

31ـ اصلاحِ مسیرِ دسته­ های سینه ­زنی اطرافِ امامزاده ( در روزِ عاشورا )

32ـ شرکت در همایشهای شهرستانی و اُستانی و کشوری ادارۀ اوقاف

33ـ پذیرایی از گردشگران ( دانشجویان دانشگاه سبزوار ، گردشگران که با هماهنگی میاندشت آمده بودند و اهالی روستای جور که برای آرامگاه شیخ حسن جوری آمده بودند . )

34ـ توزیعِ چند نوبت خواروبار بینِ خانواده­ های تحتِ پوشش و نیازمند فرومد با همکاری کمیتۀ امداد میامی و بنیادِ خیریّۀ فرومد در محلّ امامزاده

35ـ همکاری با کمیتۀ امداد و معرّفی افرادِ نیازمند ( حدود 140 نفر ) به شرکتِ گاز و معافیّت از پرداختِ 212 هزار تومان امتیازِ کنتورِ گاز

36ـ همکاری با کمیتۀ امداد و توزیعِ 145 دستگاه بخاری گازی 6000  از نوعِ ایران شرق به مبلغِ 60 هزار تومان بینِ نیازمندانِ فرومدی

37ـ تشکیل موزۀ مردم شناسی در کنار امامزاده لازم به ذکر است که پذیرایی از زائران و مهمانان اغلب با غذاهای محلّی و سنّتی و میوه های تولیدی روستا صورت می ­گیرد .

38ـ کارهایی هم در دستِ اقدام است که اِن شاءَ الله انجام خواهد گرفت .

البتّه در انجام گرفتنِ این کارها بسیاری از افرادِ خیّر و نیکوکار همراهی و همکاری کرده­ اند بدونِ مشارکتِ آنها این توفیقات حاصل نمی شد .  

این فعّالیّتها موجبِ افزایشِ نذوراتِ داخلِ ضریحِ امامزاده و کَسبِ رتبۀ سوم در سطحِ شهرستان شده است . در سالِ 1394 به عنوانِ هیئتِ اُمنای نمونه در استان لوحِ تقدیر و کارتِ هدیه نصیبِ ما شد و در سالِ 1395 در سطحِ شهرستان لوحِ تقدیر و تابلو قرآنی و دریافتِ تقدیرنامه از شورای اسلامی و دهیاری فرومد

خطّۀ فریومد / فرومد برای آقای ابراهیم حاجی سلیمی توفیق خدمتِ بیشتر به مردم و طلبِ مغفرت برای پدر مرحومش را از خدای بزرگ دارد .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد